فوکویاما: توئیتر گوگل و فیسبوک ابزار انحصار و اختناق شدهاند
تاریخ انتشار: ۱۳ آذر ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۵۲۴۵۵۱
نظریهپرداز معروف آمریکایی هشدار داد مشکل شبکهها و پیامرسان اجتماعی مانند توئیتر، فیسبوک، گوگل فقط این نیست که حامل اخبار جعلی منتشر میکنند بلکه برای تقویت گسترده صداهای خاص و ساکت کردن صداهای دیگر استفاده میشوند و هر فرد ثروتمندی میتواند یک پلتفرم را تصاحب کرده و از آن به عنوان اسلحه استفاده کند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
در حالی که دولت آمریکا از شبکههای اجتماعی برای ایجاد بیثباتی در کشورهای مستقل استفاده میکند و دموکراتها هم در تصاحب رسانهها کم از جمهوریخواهان نداشتهاند، فرانسیس فوکویاما (مدعی نظریه «پایان تاریخ») در امریکن پرس نوشت: سالها پیش در مورد «سیلویو برلوسکونی» و زوال تمدن غرب نوشتم درباره آنکه برلوسکونی نوعی از سیاست را ابداع کرده که از زمان ورودش به سیاست در دهه ۱۹۹۰ میلادی باعث فساد کشورهای سراسر جهان شده است. برلوسکونی از مالکیت رسانهای خود و سلبریتیهای اطرافش برای تبلیغ حرفه سیاسی خود استفاده کرد و از منصب سیاسی خود به عنوان نخستوزیر ایتالیا برای محافظت از منافع تجاریاش استفاده کرده بود.
برای این الیگارشها مهم نبود که روزنامهها و ایستگاههای تلویزیونی درآمدزا نبودند. آنان از رسانهها برای کمک به دوستان خود به منظور انتخاب شدن به عنوان سیاستمدار و باقی ماندن سیاستمداران در مدار خود استفاده میکردند و این موضوع برایشان ارزش غیر پولی داشت. یکی از مشکلات اصلی اوکراین پیش از حمله روسیه علیه آن کشور این واقعیت بود که هر یک از کانالهای تلویزیونی اصلی آن کشور متعلق به یک الیگارش بود که میتوانستند از شرکتهای خود به این روش محافظت کند.
ما آمریکاییها اکنون الیگارش خود یعنی «ایلان ماسک» را داریم که به سمت ایفای نقشی مشابه در حال حرکت است. تصاحب توئیتر به او اجازه میدهد تا از این پلتفرم برای محافظت از منافع تجاریاش در تسلا و اسپیس ایکس استفاده کند و همچنین هر آنچه ترجیحات سیاسی او را شامل میشود تبلیغ نماید. در ماههای اخیر مشخص شده که او به جمهوریخواهان و محافظهکاران متمایل است و اظهار داشته که بهدلیل پایبندی به آزادی بیان به «دونالد ترامپ» اجازه بازگشت به توئیتر را میدهد. او اخیرا وارد مسائل ژئوپولیتیک مانند حمله روسیه علیه اوکراین و روابط چین با تایوان شده و درباره آن تحولات اظهارنظر میکند
نوع نفوذ سیاسی که یک پلتفرم بزرگ رسانه اجتماعی ارائه میکند متفاوت و ظریفتر از رسانههای قدیمی است. تعدیل محتوا تا حد زیادی نامرئی است. احتمالا از توئیتر برای انتشار سرمقالههای درخشان در تمجید از کسبوکارهای ماسک استفاده نمیشود و به شیوهای ظریف تلاش خواهد شد تا پیامهای منتشر شده به سمت نتایج مطلوب هدایت شوند و دیدگاههای منفی سرکوب خواهند شد. ردیابی حذف مطالب و پیامها در رسانههای اجتماعی بسیار دشوار است.
مشکل واقعی پلتفرمهای رسانههای اجتماعی بزرگ این نیست که پلتفرمها به خودی خود حامل اخبار جعلی و نظریههای توطئه هستند. ما باید از حق آزادی بیان محافظت کنیم حتی اگر آن بیان سخنرانیای نادرست یا سمی باشد. مشکل در مقیاس آن است. مشکل اصلی توانایی توئیتر، فیسبوک، گوگل و اکنون تیکتاک برای تقویت گسترده صداهای خاص و ساکت کردن صداهای دیگر است. اکنون هر فرد ثروتمندی میتواند بیاید و یک پلتفرم را تصاحب کرده و از آن به عنوان اسلحه استفاده کند. آن فرد ثروتمند اکنون ظاهر شده و اسلحه را در دستان خود نگه داشته است.
در این میان، کاربران توئیتر در پاسخ به تصاحب پلتفرم توئیتر توسط ماسک به یک پلتفرم جایگزین مانند Mastodon نقل مکان میکنند، اما این تصمیم کارساز نیست. تفنگ پر شده یعنی یک پلتفرم رسانه اجتماعی در مقیاس بزرگی، چون توئیتر در دستان ایلان ماسک است. هیچ رقیبی بهاندازه توئیتر از راه دور به مخاطبان دسترسی پیدا نمیکند و احتمالا هیچ پلتفرمی در آینده قادر نیست با مقیاس وسیع توئیتر رقابت کند. واقعیت آن است که رسانههای اجتماعیای مانند تلگرام، پارلر، گاب و تروث سوشال در مجموع به هیچ نقطهای نزدیک به مقیاس جذب مخاطب توئیتر نرسیدهاند. دونالد ترامپ ۸۵ میلیون دنبالکننده در توئیتر داشت. امروز او کمتر از ۵ میلیون دنبالکننده در تروث سوشال دارد. آنچه ما باید بخواهیم این است که فضای اطلاعات آنلاین پراکندهتر و رقابتیتر شود بهگونهای که با پراکندگی دیدگاهها در کل جمعیت مطابقت داشته باشد. چنین وضعیتی باعث میشود قدرت از پلتفرمهای بزرگ گرفته شده و به صورت دموکراتیکتری توزیع شود. هر انتخابی که ایلان ماسک انجام دهد نه تنها بر سودآوری توئیتر بلکه بر سایر منافع تجاری بیشمار او تاثیر میگذارد. توئیتر در بخش اعظم یک دهه گذشته هر سال متحمل ضرر شده و اکنون در نتیجه تغییر مالکیت سالانه توئیتر یک میلیارد دلار بدهی پرداخت میکند. آیا ماسک مایل است مانند الیگارشهای اروپای شرقی از کسبوکارهای دیگر خود به توئیتر یارانه اختصاص دهد؟ یا از آن پلتفرم برای حمایت از نقش سیاسی آشکارتر خود استفاده خواهد کرد؟
یادآور میشود براساس بلومبرگ، ایلان ماسک نسبت به ورشکستگی توئیتر هشدار داده است. تقریبا دو هفته پس از خرید توئیتر توسط ایلان ماسک به قیمت ۴۴ میلیارد دلار، این شبکه اجتماعی با مشکلات عدیدهای دست و پنجه نرم میکند. ماسک در جلسهای که با کارمندان این شرکت داشته، هشدار داده است: «در سال آینده یک حفره چند میلیاردی در بیلان مالی خواهیم داشت و در صورتی که نتوانیم پول بیشتری از آنچه که خرج میشود کسب کنیم، احتمال اعلام ورشکستگی وجود دارد.»./کیهان
منبع: فردا
کلیدواژه: توئیتر گوگل و فیس بوک ایلان ماسک یک پلتفرم رسانه ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.fardanews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فردا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۵۲۴۵۵۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
هیچ فناوری بدون مبنای هستیشناسانه نیست
به گزارش مبلغ حجتالاسلام و المسلمین استاد علیرضا پیروزمند رئیس مرکز تحقیقات بنیادین فرهنگستان علوم اسلامی قم و عضو هیئت علمی دانشگاه عالی دفاع ملی در نشستی با موضوع ارتباط دین و فناوری که به همت بنیاد آیت الله حائری شیرازی در نهم فروردین ماه سال جاری برگزار شد به ارائه نکات مهمی پرداخت که گزارش آن در ادامه می آید:
دکتر علیرضا پیروزمند در ابتدای نشست گفت: در موضوع دین و فناوری سخن گفتن آسان نیست، به دلیل اینکه فناوری آنچنان عرصههای مختلف زندگی بشر را تسخیر کرده که هیچ نوع تهدیدی را بر نمیتابد و علاوه بر این وقتی سخن از رابطه دین و فناوری گفته میشود، یک دیدگاه غالب و نگاه مسلطی در این موضوع شکل گرفته به لحاظ تلقی رایجی که نسبت به فناوری پدید آمده است مبنی بر اینکه، فناوری صرفاً یک ابزار است و میتواند در خدمت هر فرهنگ، دین و مکتبی قرار بگیرد. بنابراین اصولاً دین با فناوری رابطه مستقیم و تاثیرگذاری ندارد مگر در به کارگیری فناوری و نحوه بهرهبرداری از آن، به همین جهت بررسی این موضوع دشوار است.
منظور از فناوری چیست؟وی بیان کرد: وقتی سخن از فناوری میگوییم؛ منظور ابزار تولید محصولات سخت است. بنابراین تعریف، فناوری عبارت است از: ابزار تولید محصولاتی که نیازهای عینی ما را مرتفع میکنند. بر اساس این تعریف از فناوری، مشاهده میکنیم که زندگی ما فراگیر از فناوری است، علی رغم تصور رایج که فناوری را محدود به فناوری سخت میکند، فناوری نرم هم داریم که آنها نیز تاثیرگذارند، مانند فناوریهای اجتماعی به معنای شیوهها و ابزارهایی که برای تصرفات اجتماعی به کار میرود، مثلا شیوههای فناوریهای مدیریت افکار عمومی نوعی فناوری است که چگونه ارباب رسانه در ذهنیت مخاطبین خود نفوذ میکنند. شکل سوم از فناوری را به عنوان فناوریهای علمی یاد میکنیم، یعنی ابزار تولید نظریهها و معادلات علمی که در حوزه تولید علم به کار میرود، بنابراین در یک معنای عام صحیح است که گفته شود، فناوری عبارت است از ابزار تولید و آنچه تولید میشود، میتواند تولید سخت یا اجتماعی یا علمی باشد.
وی افزود: شکل نوین از فناوری سابقهای چند صد ساله دارد و مربوط به بعد از انقلاب صنعتی در غرب است. بر اساس مطالعات غربیها یک تحول فرهنگی و نگرشی در انسانها به وجود آمد و نوع نگرش انسان به خودش، دین، عقل و هستی تغییر کرد و انسانگرایی جای خداگرایی و عقلگرایی جای ایمانگرایی نشست و در نتیجه انسان تلاش کرد قدرت تسخیر خود را نسبت به طبیعت افزایش دهد. توجه به این سابقه تاریخی از شکل فناوری، نشان از ارتباط عمیق فناوری با فرهنگ دارد. ارتباطی بین فناوریهای نو پدید، با تحول نگرش فرهنگی که در نگاه غرب نسبت به انسان، جامعه و جهان وجود دارد.
فناوری ودستاوردهای مثبت آنایشان به دلیل اینکه نگاهی نسبتا انتقادی به فناوری دارند، مقدمتا گفتند: انتقاد به معنای کم اهمیت بودن فناوری و دستاوردهای مثبت آن نیست، فناوری برای بشر سرعت و سهولت، صرفه جویی در منابع، تنوع در پاسخگویی، امکان ترکیب توانها و ظرفیتهای انسانی، امکان استفاده بهینه از منابعی که در کشورهای مختلف وجود دارد را به ارمغان میآورد. اینها کافی است که به عنوان یک ضرورت انکارناپذیر، به استفاده از فناوری اهمیت داده و آن را پاس بداریم. اگر این فناوری بر اساس مبانی، اهداف و معیارهای فقهی که در شریعت اسلام مورد تایید قرار گرفته، باشد به هیچ وجه نباید نگاه محدود کننده و نگران کننده به فناوری داشته باشیم. بنابراین اگر نگاهی انتقادی بر اساس خاستگاه داریم، به این معنا نیست که با اصل فناوری مخالفیم و یا دستاوردهای مثبت آن را نادیده میگیریم.
وی بیان کرد: نگاه مسلط و رایجی بین دین و فناوری وجود دارد. فناوری را معمولاً به دلیل اینکه نگاه ابزاری به آن داشتند؛ مانند هر ابزار دیگری گسسته و رها تلقی میکنند. وقتی اسم ابزار به فناوری داده شد، بسته به اینکه استفاده کننده چه بهرهبرداری از آن میکند، نوع استفاده مورد نیاز او از این ابزار مشخص میشود. پس نگاه غالب این است که ابزار نسبت به فرهنگ و نسبت به دین خنثی و بیجهت است و میتواند در خدمت هر فرهنگی و هر دینی قرار گیرد. بنابر ترکیب این دو مقدمه با هم، فناوری صرفاً ابزار است و دین برای سعادت فرد آمده است که نگاه رایج و نه چندان قابل تایید را نسبت به رابطه دین و فناوری ایجاد کرده است. به همین دلیل پدیدههای اجتماعی و شکلهایی که این ارتباط را فراهم میکند، هیچ کدام با یک فرهنگ خاص تناسب و ارتباط ندارد و میتواند هر فرهنگی را پشتیبانی کند، لذا دین برای تامین سعادت فرد آمده است و فناوری ربط مستقیمی به تامین سعادت بشر ندارد.
دین از چه طریقی با فناوری مرتبط میشود؟فناوری هم مبنا و هم هدف دارد و دین، هم در مبنای فناوری نقش آفرین است و هم در مقاصد و مدیریت فناوری و تربیت فناوران میتواند تاثیرگذار باشد. از این چند جهت دین با فناوری در ارتباط است. فناوری مبنای هستیشناسانه دارد و نوع تلقی انسان نسبت به قوانین هستی و ارتباط انسان با قوانین هستی، در نگاه او به فناوری تاثیرگذار است. فناوری به شدت تحت تاثیر نگرش انسان نسبت به قوانین هستی میباشد و اینکه انسان تا چه حدی مجاز است که در قوانین هستی و در طبیعت اولیه تصرف کند. یک تلقی الحادی وجود دارد که هستی، مادی است و خالق ندارد و اراده خالق در هستی وجود ندارد. تلقی دوم این است که هستی خالق دارد، اما خالق بر اساس قوانین از پیش تعیین شدهای، هستی را خلق کرده است و بشر این قوانین را کشف میکند و بر اساس این قوانین در طبیعت تصرف میکند. در تلقی سوم که افراطی است اساساً انسان است که واقعیت را میآفریند. این تلقیهای مختلف از هستی، لازمه اجتناب ناپذیری نسبت به فناوری را ایجاد میکند.
مبنای انسان شناسانه در فناوریمبنای دوم مبنای انسان شناسی است. فناوری یک پدیده انسانی است، زیرا فناوری را انسان میآفریند و برای انسان میآفریند و بقای فناوری، بهرهبرداری انسان از فناوری است و اگر به اصطلاح اقتصادی بازار نداشته باشد، آن فناوری محکوم به شکست است. بنابراین مهم است که در چه صورتی فناوری رونق خواهد داشت؟! و پاسخ این سوال وابسته است به اینکه انسان را چه موجودی تلقی کنیم و فلسفه حیات انسان چیست؟ آیا انسان یک موجود منفعت طلب، دنیا خواه، سودجو و لذت طلب است یا انسان موجود کمال خواهی است که کمال معنوی خود را بر بهرهمندی اقتصادی ترجیح میدهد و ملاک زندگی خود را زندگی اخروی قرار میدهد وچه انگیزهای انسان را به حرکت میآورد. و این برای یک فناور تعیین کننده است که بتواند تشخیص دهد، چه فناوری میتواند مورد توجه و استفاده مخاطبین قرار گیرد. اینکه چه نگرشی نسبت به انسان وجود داشته باشد و جامعهای که میخواهد از فناوری استفاده کند و فرهنگی که در آن غلبه دارد در سرنوشت فناوری تاثیرگذار است.
مبنای جامعه شناسی در فناوریمبنای بعدی؛ مبنای جامعه شناسی در فناوری است، جامعه بر چه اساسی شکل گرفته است و بر اساس چه ولایتی است. اینکه جامعه ای که این فناوری در آن شکل میگیرد یا جامعهای که این فناوری را میخواهد استفاده کند، تابع چه نظام ولایتی است، این در سرنوشت فناوری هم در تولید و هم دربهره برداری آن تاثیرگذار است.
مبنای دین شناسی در فناوریمبنای بعدی دین شناسی است؛ چه تلقی نسبت به دین و دخالت و تاثیرگذاری دین در زندگی و فرد سازی و تمدن سازی وجود دارد. آیا دین را پدیدهای مخلوق انسان قلمداد میکنند، یا دین جنبه ماورایی دارد اما نیاز به دین مربوط به زمان بلوغ نیافتگی بشر بوده است و وقتی که عقل و علم و فناوری رشد کرد، نیاز بشر به دین مرتفع شده است. یا اینکه بگوییم دین دوام تاریخی دارد و کهنه نمیشود و با رشد علم و فناوری نیاز به دین مرتفع نمیشود، اما دین برای آخرت انسان است. یا دیدگاه چهارمی را بپذیریم که دین علاوه بر اینکه وحی الهی دارد و جنبه تاریخی نیز دارد، سعادت فردی و اخروی انسان را تامین میکند، دین قدرت جامعه پردازی و تمدن سازی نیز دارد و از طریق هدایت زندگی دنیوی بشر سعادت اخروی او را تامین میکند. اگر این مبنای دین شناسی پذیرفته شود، طبیعتاً شعاع تاثیرگذاری دین افزایش مییابد و فناوری را از ساحت دین نمیتوان مجزا و مبرا کرد.
وی تصریح کرد: علی رغم تلقی ساده لوحانهای که نگاه ابزاری به فناوری دارد؛ فناوری مبنا دارد و اگر این مبنا تغییر کند سرنوشت فناوری نسبت به اینکه چه فناوری و بر چه اساس و منظوری باشد متفاوت خواهد بود. جهت اصلی که فناوری را شکل میدهد، تنوع و میزان سطح ارضای نیازی است که به واسطه فناوری تامین میشود، اگر فناوری نتواند نیازمندیها را مرتفع کند جذابیتی نخواهد داشت، لذا نظام نیازمندیهای انسان است که مشخص میکند به سمت چه فناوری اقبال شود. و اگر چنین شد این سوال بوجود میآید که نظام نیازمندیهایی که بشر بر اساس آن حرکت میکند بر اساس چه فرهنگی شکل میگیرد؟! و اینجاست که ارتباط بین دین و فناوری قابل تعقیب است. نظام نیازمندیها نه تنها در بهره برداری از فناوری بلکه خاستگاه تولید فناوری را شکل میدهد و این طبیعتاً تاثیرگذاری عمیقتری در خصوص فناوری ایجاد میکند.
بنابراین دین، از طریق تعریف مطلوبیتها در زندگی و تعریف سبک زندگی الهی و اسلامی و معنوی نیازمندیهایی را تبیین میکند و به رسمیت میشناسد و در جهتگیری فناوری حضور خواهد داشت، به این ترتیب فرهنگ مسلط ارتباط مستقیمی با فناوری پیدا میکند. وقتی یک فرهنگ غالب هدایت فناوری را بر عهده میگیرد، به معنای صفر شدن میزان بهرهبرداری فرهنگهای رقیب نیست، اما به معنای منفعل شدن فرهنگهای رقیب است و این را در نسبت بین دین و فناوری باید توجه کنیم، به ویژه در عصر حاضر که علاوه بر مسئله تولید فناوری، مدیریت فناوری هم حائز اهمیت شده است.
وی در پایان نشست پدیدهای به نام تولیدات صنعتی را مثال زد: که همه دنیا به آن اعتراض دارند و باعث آلودگی محیط زیست شده است در حالی که در حدود سی سال قبل مضرات آن را کتمان میکردند، حال که از منافع آن بهره بردند و برتری خود را بر جهان تثبیت کردند، اعلام میکنند که لایه اوزون تخریب شده و محیط زیست آسیب دیده است، بنابراین باید استانداردهای زیست محیطی را بالاتر ببریم، لذا انقلاب صنعتی که به آن افتخار میکردند حاصلش ناامن شدن سلامت بشر در زندگی اجتماعی شده است؛ یا پدیدهای که به نام فضای مجازی در عصر حاضر با آن مواجهیم. فضای مجازی آیا صرفاً ابزار است و بستر محیطی است که فرصت برابری را برای مبادلات فرهنگی و اقتصادی و سیاسی را برای تمام آحاد بشر فراهم کرده است، این یک تلقی است. اما اگر به واقعیت آنچه در فضای مجازی رخ میدهد توجه کنیم مشخص میشود که این چنین نیست؛ جریان غالب و فرهنگ مسلط در آن حکمفرمایی میکند و آن جریان غالب وقتی در این فضا احساس خطر کند، به صورت دیکتاتوری عمل میکند.
وی تاکید کرد: ابزار به خودی خود رشد نمیکند، باید توجه کرد که این ابزار تحت چه شرایط اجتماعی و فرهنگی بر اساس چه مبانی فکری و اندیشهای و عقلانیتی رشد کرده است؟ بنابراین این توجه را باید داشت که دین در مبانی فناوری، در مقاصد فناوری، در انسانهای فناور و انسانهای بهره بردار از فناوری و نوع نگاه آنها تاثیرگذار است و ما مخالفتی با اصل فناوری و نیازمندیهایی که به واسطه فناوری تامین میشود نداریم، اما باید با هوشیاری و آگاهانه و گزینش شده استفاده کرد و در عین حال در نگاهی دراز مدت در صدد این بود که فناوریهای انسانی و معنوی و دینی را بتوان به تدریج بنیانگذاری کرد.
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1897968